کد مطلب:313785 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:996

بشیر خبر به ام البنین می دهد
بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام و فرزندان ام البنین علیهاالسلام را به ام البنین بدهد. راوی می گوید: اهل بیت امام حسین علیه السلام از كربلا دور شدند و روانه ی مدینه گردیدند. بشیر گفت وقتی كه به نزدیك مدینه رسیدیم، امام علی بن الحسین علیهماالسلام فرود آمد، بار شترش را پایین آورد چادرش را نصب كرد، زنانش را پیاده كرد و آنگاه فرمود ای بشیر خدا پدرت را رحمت كند. او شاعر خوبی بود و آیا تو نیز از شعر بهره ای داری؟ بشیر می گوید عرض كردم: آری ای فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم من هم شاعرم. امام زین العابدین علیه السلام فرمود: برو به مدینه



[ صفحه 65]



و خبر شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام را برسان بشیر می گوید: اسبم را سوار شدم و تند آمدم تا این كه وارد مدینه شدم وقتی كه به مسجدالنبی صلی الله علیه و آله و سلم رسیدم، صدایم را به گریه بلند كردم و این شعر را سرودم.



یا أهل یثرب لا مقام لكم بها

قتل الحسین فادمعی مدرارا



ای اهل مدینه دیگر در مدینه نمانید چرا كه حسین كشته شد پس فراوان اشك بریزید.



الجسم منه بكربلاء مضرج

و الرأس منه علی القناة یدار



بدنش در كربلا در میان خاك و خون غلتیده است در حالی كه سر او بالای نیزه گردش می كند.

در این هنگام بود كه تمام زنان محجبه و پرده نشین مدینه از خانه های خود بیرون آمدند موهایشان را پریشان كردند صورتهایشان را خراشیده فریاد ماتم سرمی دادند. من گریه كننده ای بیشتر از آن روز و برای مسلمانان روزی ناگوارتر از آن روز ندیدم. [1] .

ام البنین علیهاالسلام گفت:: ای بشیر از اباعبدالله الحسین علیه السلام برایم بگو. بشیر خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد وی گفت: رگهای قلبم بریده شد فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان كبود است فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام باد از حسین برایم [2] خبر بده بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت كند.

این سخنان ام البنین علیهاالسلام نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین علیه السلام نشان می دهد. چرا كه علاقه ی او نسبت به آن حضرت تنها به خاطر امامت بود. همچنین، این سخن ام البنین علیهاالسلام كه: اگر حسین علیه السلام زنده باشد كشته شدن چهار فرزندم اهمیت ندارد، درجه ی بلند دیانت او را آشكار می سازد. [3] .

اینجا است كه بعد از واقعه ی جانگداز كربلا ام البنین علیهاالسلام در مدینه و در



[ صفحه 66]



قبرستان بقیع هر روز می رود برای امام حسین علیه السلام و فرزندانش عزاداری می كند در اول كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم علیه السلام مفصلا بیان شده است.

ام البنین



كسی كه غم به دلش كرده آشیانه منم

شرار درد به جانش كشد زبانه منم



كسی كه در دل دریای غم فتاده و نیست

ره نجاتش از این ابر بیكرانه منم



كسی كه مادر خوشبخت روزگاران است

و لیك تیر بلا را بود نشانه منم



كسی كه همسری با علی بود فخرش

و لیك غم زده بر هستیش زبانه منم



كسی كه سیده ام البنین بود نامش

و لیك مانده از این نام بی نشانه منم



به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز

كسی كه ساخته اندر بقیع لانه منم



شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس

كسی كه بار غریبی كشد به شانه منم



كسی كه چار پسر بوده حاصل عمرش

كه از شهادتشان خورده تازیانه منم



شنیده ام كه به چشمش نشست تیر جفا

كسی كه باز بر آن تیر شد نشانه منم



شنیده ام كه شده پایمال، جسم حسین

كسی كه سوزد از این داغ جاودانه منم



غریب داشت بلا را دریغ مادر نیست

كسی كه گریه بر او كرده مادرانه منم



دو نازدانه ز عباس من بجا مانده

كسی كه سوخته با این دو شمع خانه منم



قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من

كسی كه شافع او شد به این بهانه منم [4] .




[1] ام البنين نماد از خودگذشتگي، ص 26، به نقل از زينب الكبري عليهاالسلام ص 138.

[2] ام البنين نماد از خودگذشتگي، ص 26، به نقل از تنقيح المقال، ج 3، ص 70.

[3] ام البنين نماد از خودگذشتگي، ص 26، به نقل از ادب الطف، ج 1، ص 74، و تنقيح المقال، ح 3، ص 70.

[4] گلهاي اشك، اثر شاعر گرانمايه سيد رضا مؤيد، ص 217.